Screen_Shot_2017_08_19_at_11_54_19

سریال شهرزاد را دنبال می کنم. فارغ از کاستی ها و حرف و حدیثهایی که پشت سرش گفته می شود، ساخت سریالی اینچنینی توسط بخش خصوصی ایران در دوره فورانهای سریالهای بی ارزش ساخت ترکیه اتفاق ارزشمندی است و مستحق حمایت آن.
آقای هومن خلعتبری عزیز چندروز پیش در مورد استفاده از پیانو ریچارد کلایدرمن و والس شماره دو شوستاکویچ بدون ذکر نام و دادن اصطلاحا کردیت به سازندگان موسیقی ها نوشته بودند . بماند که موسیقی والس شماره دو به تم اصلی یکی از شخصیتها (شاهپور بهبودی با بازی رضا کیانیان) بدل شده است ولی همچنان در مقدمه و موخره سریال خبری از اسم شوستاکویچ نیست،
مورد دیگر استفاده از ترانه های روز در سریال است در قسمت سوم فصل دوم قباد به کافه ای می رود که خواننده مشغول اجرای ترانه "بخاطر تو" است ( از کارهای مشهور ویگن با ترانه ای سروده ناصر رستگارنژاد) همچنین در قسمت هفتم سریال بهبودی و همسرش در همان کافه نشسته اند و همان خواننده ترانه "شانه" ( از کارهای زنده یاد پوران و مجددا با شعری از ناصررستگارنژاد ) را اجرا می کند.
این دوترانه بهانه ای شد تا بعد مدتها زنگی به استاد رستگار نژاد بزنم و سراغی از او بگیرم. وقتی در مورد سال ساخت این ترانه ها پرسیدم ، آقای رستگارنژاد گفتند که شانه در سال ۱۳۳۷ و بخاطر تو در سال ۱۳۳۸ ساخته شده که با توجه به زمان اتقاق افتادن سریال ( در جایی صحبت از استعفا فضل الله زاهدی از نخست وزیری و سرکارآمدن حسین علا می شود یعنی فروردین ۱۳۳۴) حدود سه، چهارسال به ساخته شدن این ترانه های مانده بوده و سازندگان بدون درنظر گرفتن این واقعیات تاریخی و بدون تحقیق از آنها استفاده کردند. 
بماند که معضل عدم ذکرنام سازندگان و حق مولف در تیتراژ پایانی، شامل این ترانه ها نیز می شود